صفحه ۲۸ هدیه سوم

کسانی که در کاخ بودند، از ترس نمرود سر تکان می‌دادند و حرف‌هایش را تأیید می‌کردند.

در این هنگام ابراهیم به نمرود نگاهی کرد و گفت: اگر تو خدای این سرزمین هستی، از تو درخواستی دارم!

گوش‌ها تیز شد!

ابراهیم چه می‌خواست بگوید؟!

ابراهیم از پنجره‌ی کاخ، نگاهی به آسمان انداخت و گفت:

فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ
پروردگار من خورشید را از مشرق می‌آورد. تو (اگر راست می‌گویی و خدا هستی) آن را از مغرب بیاور!
سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۵۸

همه به فکر فرو رفتند. آیا نمرود می‌توانست چنین کاری بکند؟!

تا آن زمان کسی چنین حرفی به پادشاه نزده بود!

با سؤال ابراهیم، نمرود دیگر حرفی برای گفتن نداشت.

ابراهیم، آرام آرام قدم برداشت و از کاخ بیرون رفت تا مردم را به خداپرستی دعوت کند.

فکر می‌کنم
حضرت ابراهیم علیه السّلام در برابر نمرود به سجده نیفتاد؛ چون… .

پاسخ ۱

… چون سجده کردن یک نوع پرستش است و فقط برای خداوند یکتا انجام می‌شود. حضرت ابراهیم (ع) می‌دانست که نمرود یک انسان است و خدا نیست، بنابراین سجده کردن در برابر او گناهی بزرگ (شرک) محسوب می‌شد.

پاسخ ۲

برای دیدن باید اشتراک ویژه باشه 🙂

خرید اشتراک

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.