بنفشه را پراکند؛ حشرات گوناگون، زنبورهای عسل و پروانهها را روی گلها و پرندگان را در دشتها و جنگلها در حال پرواز نشان داد؛ بلبل را روی شاخه، خرگوش را میان جنگل و غوک را در برکه نشانید.
اینجا بود که بهار با خود گفت: «بگذار خورشید به این تصویرهای زیبا نگاه کند و بگوید، منظرهای زیباتر از این، میتوان ساخت؟»
خورشید از پسِ ابر خاکستریرنگ، نگاهی انداخت و از دیدن منظرهی طبیعت بهار، لذّت برد.
دومین نقّاش، یعنی تابستان گرم، دست به کار شد. تابستان با رنگ سبز تیره، سراسر جنگل را رنگآمیزی کرد؛ کنار جنگل را با بوتههای انبوه تمشک زینت داد؛ بر شاخههای درختان میوه، آنقدر سیب، گلگون و گلابی
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.