سطح رودخانهها را با قشر نازکی از یخ، براق کرد؛ روی صنوبرها و کاجها پوشش سنگینی از برف پوشانید؛ روی برفها نقش و نگارها و جای پاهای گوناگون، نقّاشی کرد: جای پای خرگوش، کبک و آن دورها جای پای گرگ.
زمستان نیز نقش و نگارهای خود را بسیار زیبا و دلانگیز به پایان رساند.
خورشید ابرها را کنار زد و نگاهی به تصویرهای نقّاشی زمستان انداخت. در زیر نگاه پرمهر او دشتها و جنگلها و درّهها زیباتر خودنمایی میکردند.
هر یک از نقّاشیها بسیار زیبا بودند. داوری میان آنها دشوار بود.
پس خورشید گفت: «ای نقّاشان چیرهدست! آنچه شما نقّاشی کردهاید، بسیار زیباست. به نوبت، نقّاشی کنید و اثر شگفتانگیز خود را به وجود آورید؛ بگذارید مردم نقّاشیهای شما را ببینند و از تماشای آنها لذّت ببرند.»
«سعدی» میگوید:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
✵هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
درست و نادرست
۱- بهار، دشت را از خوشههای طلایی گندم پوشاند.
نادرست
۲- زمستان، جای پای گرگها را نقاشی کرد.
درست
۳- داور این مسابقه، خورشید بود.
درست
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.