صفحه ۵۹ فارسی ششم

او در آن هنگام به همراه فرزند خردسال خود در گورستانی از اتومبیل‌های فرسوده در «کوی ذوالفقاری» در حاشیه‌ی آبادان زندگی می‌کرد. او در یک شب تاریک، ناگهان متوجّه شد که سربازان دشمن بعثی به صورتی غافلگیرکننده از رودخانه‌ی بهمن‌شیر گذشته‌اند و می‌خواهند شهر محاصره شده‌ی آبادان را به اشغال کامل خود در بیاورند.

دریاقلی، فوراً بی‌سر و صدا سوار بر دوچرخه شد و به راه افتاد.

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    دریاقلی در آن زمان به همراه پسر کوچک خود در محلی عجیب زندگی می‌کرد؛ جایی پر از ماشین‌های کهنه و خراب (گورستان اتومبیل) در محله‌ای به نام کوی ذوالفقاری که در کناره‌های شهر آبادان قرار داشت.

  • معنی ۲

    در یکی از شب‌های تاریک جنگ، او ناگهان متوجه اتفاق خطرناکی شد؛ دید که سربازان ارتش عراق (بعثی‌ها) بی سر و صدا و ناگهانی از رودخانه بهمن‌شیر عبور کرده‌اند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    نقشه دشمن این بود که شهر آبادان را که قبلاً دور تا دورش را محاصره کرده بودند، حالا به طور کامل تصرف و اشغال کنند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    دریاقلی که عمق خطر را فهمیده بود، بدون اینکه سر و صدایی ایجاد کند که دشمن متوجه شود، سریع سوار دوچرخه‌اش شد و حرکت کرد تا خبر را به نیروهای ایرانی برساند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • حاشیه: اطراف
  • فرسوده: کهنه شده، پوسیده شده
  • بعثی: نیرو های ارتش عراق در زمان صدام
  • محاصره: در حصار گرفته شده، دور شخصی یا چیزی را گرفتن
  • کوی: محلّه، کوچه، برزن
  • فوراً: به سرعت
  • گورستان: قبرستان، آرامگاه مرده ها
  • غافلگیر: ناگهانی

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • اوراق: ورق، تورق، ورقه
  • محاصره: حصار، حصر

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • شبروز
  • تاریکروشن

✍️ نکات املایی

  • اتومبیل
  • فرسوده
  • ذوالفقار
  • حاشیه‌ی
  • غافلگیر
  • اشغال
  • فوراً
  • سروصدا
  • متوجّه
  • بعثی
  • به صورتی
  • غافلگیر کننده
  • بهمن شیر
  • محاصره

دریاقلی در آن شب پاییزی نهم آبان ماه ۱۳۵۹ با همه‌ی توان و قدرت، رکاب می‌زد. انگار کسی در گوشش می‌گفت: دریاقلی رکاب بزن، همه چیز به جوانمردی تو وابسته است. اگر کوتاهی کنی، همه‌ی شهر و دیار نابود خواهد شد.

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    تاریخ دقیق این واقعه، شب نهم آبان سال ۱۳۵۹ بود؛ شبی پاییزی که در آن دریاقلی با تمام زور و انرژی خود پدال‌های دوچرخه را فشار می‌داد و با سرعت می‌رفت.

  • معنی ۲

    در ذهن او صدایی می‌پیچید و وجدانش به او نهیب می‌زد که: تندتر رکاب بزن، چون نجاتِ همه چیز به غیرت و مردانگیِ تو بستگی دارد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    او با خود فکر می‌کرد که اگر ذره‌ای سستی و تنبلی کند یا دیر برسد، تمام شهر، مردم و سرزمینش نابود می‌شوند و به دست دشمن می‌افتند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • همّت: قصد، اراده

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • نابودآباد (ضمنی)

✍️ نکات املایی

  • جوانمردی

دریاقلی! رکاب بزن، یا علی بگو

چشم انتظارِ همّت تو، دین و میهن است

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    ای دریاقلی، با تمام قدرت پدال بزن و حرکت کن و برای گرفتن نیرو و کمک، نام حضرت علی (ع) را بر زبان بیاور.

  • معنی ۲

    بدان که هم دین اسلام و هم کشور ایران، اکنون چشم‌به‌راهِ اراده، تلاش و غیرت تو هستند تا نجات پیدا کنند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    «یا علی گفتن» کنایه از این است که تصمیم قطعی بگیر و با توکل بر خدا کار دشوار را آغاز کن.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    مسئولیت سنگینی بر دوش توست؛ تمام مقدسات و سرزمینت منتظرند تا ببیند تو چقدر همت و تلاش می‌کنی.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۵

    این بیت نشان می‌دهد که انگیزه دریاقلی برای این کار سخت، عشق به دین و وطنش بوده است.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • همّت: قصد و اراده
  • چشم انتظار: منتظر

✍️ نکات املایی

  • یا علی
  • چشم انتظار
  • همّت

✨ آرایه‌های ادبی

  • تشخیص: دین و میهن چشم انتظار هستند (چشم داشتن و انتظار کشیدن ویژگی انسان است).
  • کنایه: چشم انتظار بودن کنایه از منتظر بودن و امید داشتن است.
  • کنایه: یا علی گفتن کنایه از تصمیم قطعی گرفتن و شروع کار با استمداد از بزرگان است.

فردا اگر درنگ کنی، کوچه‌های شهر

میدانِ جنگ تن به تن و تانک با تن است

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    اگر امشب صبر کنی، مکث کنی و خبر را به موقع نرسانی، فردا دیگر خیلی دیر خواهد بود.

  • معنی ۲

    نتیجه‌ی تأخیر تو این است که فردا دشمن وارد شهر می‌شود و در کوچه‌های آبادان جنگ تن‌به‌تن و خونین رخ می‌دهد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    درنگ تو باعث می‌شود که مردم بی‌پناه مجبور شوند با بدن‌های خالی و بدون سلاح، در برابر تانک‌های غول‌پیکر دشمن بایستند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    این بیت تصویر وحشتناکی از جنگ نابرابر را نشان می‌دهد: گوشت و پوست انسان در برابر آهن و تانک، که نتیجه‌ی غفلت و تأخیر خواهد بود.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۵

    شاعر هشدار می‌دهد که سرنوشتِ فردا به سرعتِ عملِ امروزِ تو بستگی دارد؛ پس لحظه‌ای توقف نکن.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • درنگ: صبر، توقف، مکث

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • جنگصلح

✨ آرایه‌های ادبی

  • واژه آرایی: تکرار کلمه «تن» و «تانک» (واج‌آرایی حرف ن و ت) موسیقی درونی ایجاد کرده است.

از راه اگر بمانی و روشن شود هوا

تکلیف شهرِ خاطره‌های تو، روشن است

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    اگر در میانه‌ی راه خسته شوی و بمانی، و یا اگر خورشید طلوع کند و هوا روشن شود و تو هنوز نرسیده باشی، کار تمام است.

  • معنی ۲

    «تکلیف روشن است» در اینجا یعنی سرنوشت شهر مشخص و قطعی است: شهر سقوط می‌کند و نابود می‌شود.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    اگر دشمن تا صبح فرصت پیدا کند، شهرِ زیبای آبادان که پر از خاطرات شیرین توست، به تلی از خاکستر تبدیل می‌شود.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    شاعر با کلمه‌ی «روشن» بازی کرده است (ایهام دارد): یکی به معنی طلوع خورشید و دیگری به معنی مشخص شدن (و شاید آتش گرفتن) شهر.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۵

    همه چیز به این وابسته است که تو قبل از روشن شدن هوا، خبر را برسانی وگرنه شهر خاطره‌هایت از دست می‌رود.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • تکلیف: تکالیف، مکلّف
  • خاطر: خاطره، خاطرات

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • روشنتاریک

✨ آرایه‌های ادبی

  • کنایه: تکلیف چیزی روشن شدن کنایه از تمام شدن کار و مشخص شدن سرنوشت (معمولاً سرنوشت بد) است.
  • ایهام: «روشن» در مصراع دوم ایهام دارد: ۱. مشخص و معلوم بودن ۲. نورانی شدن (اشاره به آتش گرفتن شهر).

دریاقُلی! به وسعتِ دریاست نام تو

تاریخ در تلفّظِ نام تو اَلکَن است

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    ای دریاقلی، نام تو و روح بزرگ تو، به اندازه‌ی پهناوری و عظمتِ خودِ دریا وسیع و بیکران است.

  • معنی ۲

    کاری که تو انجام دادی آنقدر بزرگ و باارزش است که حتی «تاریخ» هم نمی‌تواند آن را به درستی بیان کند و زبانش می‌گیرد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    «الکن بودن تاریخ» یعنی کلماتِ تاریخ برای توصیف شجاعت و ایثار تو ناتوان و ضعیف هستند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    تو شایسته‌ی نامت هستی؛ دلی داری به بزرگی دریا و نامت در تاریخ جاودانه، اما غیرقابل وصف است.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۵

    عظمت فداکاری تو به حدی است که زبانِ تاریخ‌نویسان هنگام نوشتن از تو به لکنت می‌افتد و نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • وسعت: بزرگی، فراخی
  • تلفّظ: بیان کردن
  • الکن: کسی که لکنت زبان دارد و به درستی نمی تواند تلفظ کند، کسی که در هنگام سخن گفتن زبانش می گیرد

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • وسعت: وسیع، واسع

✍️ نکات املایی

  • وسعت
  • تلفّظ
  • الکن

✨ آرایه‌های ادبی

  • تشبیه: نام (یا دل و وجود) دریاقلی به وسعت دریا تشبیه شده است.
  • تشخیص: تاریخ الکن است (لکنت زبان داشتن صفت انسان است که به تاریخ نسبت داده شده).
  • اغراق: ناتوانی تاریخ در بیان نام او اغراق است برای نشان دادن بزرگی کار.

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.