من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو؛ خیلی خیلی کوچولو. مادربزرگم میگوید: «قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، مثل یک گلدان خالی، زشت است و آدم را اذیت میکند.»
🔑 واژگان کلیدی
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- تکرار: کلمات «خیلی» و «کوچولو» برای تأکید بر کوچکی قلب تکرار شدهاند.
- تشبیه: «قلب خالی» به «گلدان خالی» تشبیه شده است.
- تشخیص: «اذیت کردن» که ویژگی انسان است، به قلب خالی نسبت داده شده است.
برای همین هم مدتی است دارم فکر میکنم این قلب کوچولو را به چه کسی باید بدهم. یعنی چه کسی را باید توی قلبم جا بدهم که از همه بهتر باشد؟ یعنی، راستش، چطور بگویم؟ دلم میخواهد تمام تمام این قلب کوچولوی کوچولو را، مثل یک خانۀ قشنگ کوچولو به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم… یا… نمیدانم… کسی که خیلی خوب است. کسی که واقعاً حقش است توی قلب خیلی کوچولو و خیلی تمیز من خانه داشته باشد.
🔑 واژگان کلیدی
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- کنایه: «قلبم را به چه کسی بدهم» کنایه از این است که چه کسی را دوست داشته باشم.
- تکرار: تکرار کلمات «تمام»، «کوچولو» و «خیلی» برای تأکید بر احساسات کودکانه است.
- تشبیه: «قلب» به «یک خانۀ قشنگ کوچولو» تشبیه شده است.
خوب، راست میگویم دیگر، نه؟ پدرم میگوید: «قلب، مهمانخانه نیست که آدمها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانه گنجشک نیست که بهار ساخته شود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد… .»
🔑 واژگان کلیدی
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- تشبیه: در این بخش، قلب به «مهمانخانه» و «لانه گنجشک» تشبیه نشده است (تشبیه منفی) تا بر پایداری و ماندگاری جایگاه افراد در قلب تأکید شود.
قلب، راستش، نمیدانم چیست اما این را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خیلی خوب است؛ برای همیشه…
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.