صفحه ۵۴ فارسی هفتم

خودتان که می‌بینید. حالا، فقط یک جای خیلی خیلی کوچک در یک گوشه قلبم باقی مانده. می‌دانید آنجا را برای چه کسانی باقی گذاشتم؟ بله، درست است، برای همۀ آدم‌های بد، به شرطی که خودشان را درست کنند و دست از بد بودن و بدی کردن بردارند؛ بچه‌ها را اذیت نکنند، دریاها را کثیف نکنند، جانورها را نکشند و به کسی زور نگویند…

🔑 واژگان کلیدی

  • کثیف: آلوده
  • زور گفتن: ظلم و ستم کردن

✍️ نکات املایی

  • به شرطی که
  • کثیف

✨ آرایه‌های ادبی

  • کنایه: «دست از کاری برداشتن» کنایه از ترک کردن آن کار است.

آدم‌های بد هم اگر خوب بشوند، خوب حق دارند یک خانه کوچک توی قلب من داشته باشند… نه؟ تازه اگر آدم‌های بد هم خوب بشوند و بیایند توی قلب من، من فکر می‌کنم باز هم کمی جا باقی بماند… شاید برای جنگل‌ها، پرنده‌ها، کوه‌ها، ماهی‌ها، آهوها، فیل‌ها… و خیلی چیزهای دیگر…

عجیب است. واقعاً معلوم نیست این قلب است یا دریا! قلب به این کوچکی آخر چطور هیچ وقت پر نمی‌شود؟ ها؟ خوب این به من مربوط نیست. شاید وقتی بزرگ بشوم، بفهمم که چرا این طور است اما حالا، تا وقتی توی قلبم جا هست، باید آنجا را ببخشم به آدم‌های خوب و مهربان. قلب برای همین است دیگر. مگر نه؟

🔑 واژگان کلیدی

  • عجیب: شگفت‌انگیز، شگفت‌آور

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • عجیب: عجب، تعجب

✍️ نکات املایی

  • عجیب
  • مربوط

✨ آرایه‌های ادبی

  • تشبیه: «قلب» به «دریا» تشبیه شده است.

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.