از بایزید بسطامی ـ رحمه الله علیه ـ پرسیدند که ابتدای کار تو چگونه بود؟ گفت: من ده ساله بودم، شب از عبادت خوابم نمیبُرد.
🔑 واژگان کلیدی
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- کنایه: «کار» کنایه از راه و طریقت عرفانی است.
شبی مادرم از من درخواست کرد که امشب سرد است، نزد من بخُسب. مخالفت با خواهش مادر برایم دشوار بود؛ پذیرفتم.
🔑 واژگان کلیدی
✍️ نکات املایی
آن شب هیچ خوابم نبرد و از نماز شب بازماندم. یک دست بر دست مادر نهاده بودم و یک دست زیر سر مادر داشتم. آن شب، هزار «قُل هُوَ اللهُ اَحَد» خوانده بودم.
🔑 واژگان کلیدی
✍️ نکات املایی
آن دست که زیر سر مادرم بود، خوناندر آن خشک شده بود. گفتم: «ای تن، رنج از بهِر خدای بکش». چون مادرم چنان دید، دعا کرد و گفت: «یا رب، تو از وی خشنود باش و درجتش، درجه اولیا گردان».
🔑 واژگان کلیدی
🎭 کلمات متضاد (مخالف)
- ↔ ناراضی
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- کنایه: «خوناندر آن خشک شده بود» کنایه از بیحس و کرخت شدن دست است.
- تشخیص: در عبارت «ای تن…» شاعر تن خود را مورد خطاب قرار داده است.
دعای مادرم در حقّ من مستجاب شد و مرا بدین جای رسانید.
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.