کاربرگهی ۲
نه گفتن
۱ – تمرین «نه گفتن»
همفکری کنید و جملهای مناسب بنویسید.
یکی از همکلاسیهایتان، شما را به جشن تولدش دعوت کرده است. پدر و مادرتان، همکلاسی شما و خانوادهاش را نمیشناسند و به شما اجازه نمیدهند در این مهمانی شرکت کنید. همکلاسی شما دوباره تلفن میزند و به شما اصرار میکند که حتماً بیایید. شما چه میگویید؟ چگونه؟
یکی از دوستان شما، تشویقتان میکند که با هم در امتحان تقلب کنید و شیوهای را هم برای این کار به شما نشان میدهد. اما نظر شما این است که هر نمرهای بگیرید، بهتر از این است که این کار نادرست را انجام بدهید. شما چه میگویید؟ چگونه نظر خود را مطرح میکنید؟
حمید با عجله در حال رفتن به مدرسه است. پسری با موتور به او نزدیک میشود و میگوید: میخواهی تو را سریع به مدرسه برسانم؟ سوار شو. حمید آن پسر را نمیشناسد؛ اگرچه چند بار او را در آن کوچه دیده است. به نظر شما حمید چه باید بگوید؟ چرا؟
نرگس و نسترن در حال برگشتن از مدرسه هستند. خانمی به آنها نزدیک میشود و میگوید در کوچهی مجاور، در خانهای نمایشگاه لباسهای قشنگ و ارزان قیمت برپا شده است. او به نرگس و نسترن اصرار میکند که همراهش بروند و اگر لباسها را پسندیدند، بعداً با خانوادههایشان برای خرید بیایند. به نظر شما نرگس و نسترن چه پاسخی باید بدهند؟ چرا؟
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.