مرد مسیحی به تندی زره را میگیرد.
مردم که شاهد گفتوگوی خلیفهٔ مسلمین با مرد مسیحی هستند، هجوم میآورند تا با زور زره را از آن مرد بگیرند.
اما ایشان اجازه نمیدهد و میفرماید: به دادگاه میرویم تا قاضی میان ما حکم کند. من تسلیم رأی دادگاهم.
قاضی که از دیدن خلیفهٔ مسلمین متعجّب میشود از جا برمیخیزد، دست بر سینه میگذارد و ادای احترام میکند.
ناراحتی در چهرهٔ امام پدیدار میشود. رو به قاضی میفرماید:
قاضی باید با هر دو طرف دعوا برخورد یکسانی داشته باشد، حتی در نوع نگاه کردن و احترام گذاشتن.
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.