گفت و گو کنید
چه فکری به ذهن کلاغ رسید؟
این فکر به ذهنش رسید که سنگریزهها را یکییکی داخل کوزه بیندازد تا سطح آب بالا بیاید و بتواند آب بنوشد.
چگونه این فکر به ذهن کلاغ رسید؟
از طریق مشاهده محیط اطراف (دیدن سنگریزهها) و استفاده از عقل و قدرت تفکر برای حل مسئله. او با استدلال فهمید که با اضافه کردن حجم سنگها به کوزه، سطح آب بالا میآید.
این داستان میتواند نشاندهنده موقعیتی باشد که ممکن است انسان با آن مواجه شود. در این داستان، کلاغ برای حل مشکل از کدام یک از موارد استفاده کرد؟ «عقل، دانش یا تجربه»؟
کلاغ در درجه اول از «عقل» خود استفاده کرد، زیرا با یک مسئله جدید روبهرو شد و با تفکر و استدلال راه حلی خلاقانه پیدا کرد. همچنین ممکن است از «تجربه» هم کمک گرفته باشد، مثلاً اگر قبلاً دیده بود که افتادن چیزی در آب، سطح آن را تغییر میدهد.
حباب گفتگو (دانشآموز ۱): من فکر میکنم ….
حباب گفتگو (دانشآموز ۲): به نظر من داشتن دانش از همه مهمتره؛ چون ….
حباب گفتگو (دانشآموز ۳): به نظر من عقل از دانش و تجربه مهمتره. برای اینکه …
حباب گفتگو (دانشآموز ۴): دانش و تجربه باعث میشه آدم عاقل بشه ……
حباب گفتگو (دانشآموز ۵): بعضی آدمها دانش یا تحصیلات زیادی ندارند، اما عاقلاند. مثل بعضی بزرگترهای فامیل ….
کدام یک از این سه در زندگی انسان مهمترند؟ عقل، دانش یا تجربه؟
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.