۱- یکی از صداهای زیر را در ذهنتان مجسم کنید و دربارهی آن یک بند بنویسید.
☐ صدای آبشار ☐ صدای به هم خوردن برگها ☐ صدای زنبور
پاسخ ۱
صدای آبشار صدای آبشار را در ذهنم مجسم میکنم که مانند خروش رودخانهای پرآب است و از ارتفاع به پایین میریزد. این صدا بلند و مداوم است، انگار آب با شدت به سنگها برخورد میکند و قطرات ریز را به هوا میپاشد. وقتی آن را تصور میکنم، احساس آرامش و طراوت میکنم، مانند ایستادن کنار یک آبشار واقعی در طبیعت. این صدا گاهی تند و گاهی آهسته میشود، بسته به حجم آب. در کل، صدای آبشار نمادی از قدرت طبیعت است و مرا به یاد جنگلهای سرسبز میاندازد. صدای به هم خوردن برگها صدای به هم خوردن برگها را در ذهنم مجسم میکنم که نرم و خشخش مانند است، انگار باد ملایمی برگهای خشک را روی زمین جابهجا میکند. این صدا آرام و تکراری است، مانند قدم زدن در یک جنگل پاییزی پر از برگهای رنگارنگ. وقتی آن را تصور میکنم، بوی خاک نمدار به مشامم میرسد و احساس خنکی هوا را حس میکنم. برگها با هر نسیم به هم میخورند و صدایی ملایم تولید میکنند که آرامشبخش است. این صدا مرا به یاد فصل پاییز و زیبایی تغییرات طبیعت میاندازد. صدای زنبور صدای زنبور را در ذهنم مجسم میکنم که وزوز مداوم و تیز است، انگار زنبوری در حال پرواز سریع دور گلها میچرخد. این صدا گاهی نزدیک و بلند میشود و گاهی دورتر و ضعیفتر، مانند وقتی زنبور به سمت کندو برمیگردد. وقتی آن را تصور میکنم، تصویر گلهای رنگارنگ و فعالیت زنبورها در باغ به ذهنم میآید. این صدا نشانهای از زندگی و کار سخت زنبورها برای جمعآوری شهد است. در کل، صدای زنبور مرا به یاد تابستان گرم و طبیعت پرجنبوجوش میاندازد.
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.