صفحه ۲۳ – درجست و جو فارسی چهارم

بالای درخت کاج، موشکا غمگین و تنها نشسته بود. او مانند هر روز می‌شنید که بی‌بی خدا را صدا می‌زند؛ امّا مثل همیشه، کسی جوابش را نمی‌داد. موشکا آهی کشید و با خود گفت: «طفلکی بی‌بی!»

🔑 واژگان کلیدی

  • موشکا: نام شخصیت اصلی داستان که یک سنجاب است.
  • بی‌بی: مادربزرگ، پیرزن.
  • طفلکی: بیچاره، کلمه‌ای برای ابراز دلسوزی.

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • غمگینشاد
  • بالاپایین
  • تنهابا دیگران

✍️ نکات املایی

  • موشکا
  • غمگین
  • طفلکی

✨ آرایه‌های ادبی

  • شخصیت‌بخشی: نسبت دادن احساساتی مانند غم و دلسوزی به یک سنجاب (موشکا).

موشکا سنجاب کوچک و تنهایی بود که در دنیای به این بزرگی به‌جز بی‌بی و درخت کاجش، هیچ‌کس را نمی‌شناخت. موشکا نمی‌دانست این خدا کیست که بی‌بی این‌قدر صدایش می‌زند؛ فقط این را می‌دانست که تا آن موقع کسی نیامده بود در خانه‌ی بی‌بی را بکوبد و بگوید: «من آمدم! منم، خدا!»

🔑 واژگان کلیدی

  • به‌جز: غیر از، مگر
  • این‌قدر: این اندازه، این همه

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • کوچکبزرگ
  • تنهابا دیگران

✍️ نکات املایی

  • سنجاب
  • بزرگی
  • هیچ‌کس

✨ آرایه‌های ادبی

  • شخصیت‌بخشی: فکر کردن و ندانستن موشکا درباره مفهوم خدا، نشان‌دهندهٔ احساسات و افکار انسانی برای حیوان است.

موشکا با خود فکر کرد: «طفلکی بی‌بی! لابد به‌خاطر پیری است که به دنبال خدا نمی‌رود و فقط صدایش می‌زند.» موشکا بی‌بی را خیلی دوست داشت و از غصّه خوردن او غمگین بود. او فکر می‌کرد چون بی‌بی کسی را صدا می‌کند و هرگز جوابی نمی‌شنود، غصّه می‌خورد!

🔑 واژگان کلیدی

  • لابد: حتماً، به احتمال زیاد
  • غصّه: غم، اندوه

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • دوست داشتبیزار بود
  • غمگینشاد

✍️ نکات املایی

  • لابد
  • به‌خاطر
  • غصّه

✨ آرایه‌های ادبی

  • شخصیت‌بخشی: توانایی استدلال و تحلیل (هرچند ساده) در موشکا که به او شخصیتی انسانی می‌دهد.

موشکا تصمیمش را گرفت و با خود گفت: «خودم می‌روم و هر طور شده خدا را پیدا می‌کنم و به خانه‌ی بی‌بی می‌آورم.» شاخه به شاخه پرید و پرید تا از درختش پایین آمد؛ امّا چطور خدایی را که هرگز ندیده است پیدا کند؟

🔑 واژگان کلیدی

  • تصمیم: اراده، قصد انجام کاری
  • هر طور شده: به هر روش ممکن
  • شاخه به شاخه: از یک شاخه به شاخه دیگر

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • تصمیم: مصمم

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • پایینبالا

✍️ نکات املایی

  • تصمیمش
  • خانه‌ی
  • شاخه

ناگهان فکری به نظرش رسید: «کوه آن‌قدر بلند است که آن طرف دنیا را هم می‌تواند ببیند. حتماً او می‌داند کجا باید خدا را پیدا کنم.» موشکا پرید و پرید تا به پای کوه رسید. سرش را بالا گرفت و با تمام قدرت صدا کرد: «آهای! کوه بزرگ! دنبال خدا می‌گردم! او را می‌شناسی؟»

🔑 واژگان کلیدی

  • ناگهان: یک‌دفعه، بی‌خبر
  • آن‌قدر: آن اندازه
  • حتماً: مطمئناً، بی شک

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • بلندکوتاه
  • بالاپایین
  • بزرگکوچک

✍️ نکات املایی

  • ناگهان
  • آن‌قدر
  • حتماً

✨ آرایه‌های ادبی

  • شخصیت‌بخشی: صحبت کردن موشکا با کوه و نسبت دادن توانایی دیدن و دانستن به کوه.

کوه با صدای بلند و محکم جواب داد: «البته که می‌شناسم! اوست که مرا اینجا گذاشته است.

🔑 واژگان کلیدی

  • محکم: قوی، استوار
  • البته: بی‌شک، حتماً
  • اوست: او است

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • بلندآهسته

✍️ نکات املایی

  • محکم
  • البته
  • گذاشته

✨ آرایه‌های ادبی

  • شخصیت‌بخشی: پاسخ دادن کوه با صدای بلند و محکم.

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.