صفحه ۶۹ فارسی ششم

علّامه دهخدا در یکی از یادداشت‌های پراکنده‌اش برای لغتنامه، می‌نویسد: «همه‌ی لغات فارسی‌زبانان تاکنون در جایی جمع‌آوری نشده، هزاران لغت فارسی و غیر فارسی به‌کار می‌رود که تاکنون کسی آن‌ها را گرد نیاورده و اگر گرد آورده به چاپ نرسانیده است. ما بسیاری از این لغات را به‌تدریج از حافظه، نقل و سپس آن‌ها را الفبایی کرده‌ایم … و این کار بی هیچ تأخیر و درنگی، بیرون از بیماری چند روزه و دو روز رحلت مادرم رحمه‌الله‌علیها که این شغل تعطیل شد، ادامه یافت و می‌توانم گفت که بسیار شب‌ها نیز در خواب و در بیداری در این کار بودم. چه بارها که در شب از بستر برمی‌خاستم و چراغ روشن می‌کردم و چیز می‌نوشتم. مرا هیچ چیز جز مظلومیت مشرق در مقابل ظالمینِ ستمکارِ مغربی به تحمّل این رنج سنگین وا نداشت؛ چه برای نان، همه‌ی راه‌ها به روی من باز بود و نام را نیز چون جاودانی نمی‌دیدم، پایبند آن نبودم.»

🔑 واژگان کلیدی

  • نقل: بازگو کردن، بیان سخن
  • تأخیر: عقب انداختن، درنگ کردن
  • رحلت: از این دنیا رفتن، مُردن
  • رحمت الله علیها: رحمت خداوند بر او باد

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • حافظه: حفظ، محفوظ، حفاظ، محافظت
  • رحلت: ارتحال، راحله، راحیل
  • تعطیل: معطّل، تعطیلات
  • مشرق: شرق، اشراق
  • جاودان: جاوید، جاودانه

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • مشرقمغرب

✍️ نکات املایی

  • علّامه
  • پراکنده‌اش
  • غیر
  • حافظه
  • نقل
  • تأخیر
  • رحلت
  • رحمه‌الله‌علیها
  • شغل
  • تعطیل
  • برمی‌خاستم
  • چراغ
  • مظلومیت
  • مقابل ظالمین
  • مغرب

در میان دانشمندان معاصر ایران، باید علّامه دهخدا را بزرگ‌مرد فرهنگ ایران دانست. او سرشار از عشق به فرهنگ وطن بود و نامی بلند در میان دانشمندان ایرانی داشت و آثار با ارزشی از خود به یادگار گذاشته است.

غروب روز دوشنبه ۷ اسفند ماه ۱۳۳۴ شمسی بود. رنج و زحمتِ سال‌ها مطالعه، تحقیق و جست‌وجو و سرانجام، بیماری، دهخدا را از پای در آورده بود. هزاران جلد کتاب، که در مدّت چهل و هشت سال با او سخن‌ها گفته بودند، اینک همه خاموش نشسته و استاد پیر را تماشا می‌کردند.

🔑 واژگان کلیدی

  • معاصر: هم دوره‌ی ما
  • سرشار: پُر
  • از پای در آورده بود: به کنایه او را نابود کرد، ناتوان کرد

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • لحظه: لحظات، لحاظ
  • نذر: نذری، نذورات

✍️ نکات املایی

  • معاصر
  • غروب
  • زحمت
  • مطالعه

✨ آرایه‌های ادبی

  • تشخیص: کتاب‌ها خاموش نشسته و تماشا می‌کردند (جان‌بخشی به کتاب‌ها).
  • کنایه: از پای درآوردن کنایه از ناتوان کردن و کشتن است.

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.