درس سوم
در سالن انتظار فرودگاه بودیم. سالن پر از مسافر بود. کنار من دختری نشسته بود که چهرهاش نشان میداد ایرانی نیست. مادرش او را هِلِن صدا میزد.
من مشغول ورق زدن کتاب «داستانهای قرآن» بودم؛ میخواستم داستان حضرت مریم را بخوانم.
همین که مشغول مطالعه شدم، هلن، که چشمش به اسم قصّه و تصویر حضرت مریم افتاده بود با تعجّب به من گفت:
«شما مسلمانها هم حضرت مریم را میشناسید؟»
گفتم: «بله میشناسیم. نام ایشان در کتابهای دینی ما هم آمده است».
– «چه جالب! نمیدانستم!»
گفتم: «چه خوب فارسی حرف میزنی!»
«چهار سال است در ایران زندگی میکنیم. راستی در کتابهای دینی شما دربارهی حضرت مریم چه چیزهایی نوشته شده است؟»

پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.