صفحه ۲۲ مطالعات سوم

درس ۷: از بزرگ‌ترها قدردانی کنیم

من مادربزرگم را دوست دارم. خانه‌ی ما در نزدیکی خانه‌ی اوست. او بیشتر وقت‌ها به ما کمک می‌کند. وقتی مادرم برای خرید یا انجام کاری به بیرون می‌رود، او از من و خواهر کوچکم مراقبت می‌کند. مادربزرگ برای خواهرم لباس‌های قشنگی دوخته است. او همیشه برای ما قصه می‌گوید و ما خیلی چیزها از او یاد می‌گیریم.

چقدر خوشحال می‌شویم وقتی ما هم کاری برای مادربزرگ انجام می‌دهیم.

پدربزرگ در خانه‌ی ما زندگی می‌کند. او پاهایش درد می‌کند و نمی‌تواند خوب راه برود. زیرا در زمان جنگ و دفاع از کشور ایران در مقابل دشمن، آسیب دیده است. پدربزرگ وقتی سالم‌تر بود، به همه‌ی اعضای خانواده کمک می‌کرد.

ما او را دوست داریم و دلمان نمی‌خواهد از اینکه نمی‌تواند بعضی کارهایش را خودش انجام بدهد، غصه بخورد.

من هر شب، موقع خواب، به او کمک می‌کنم که داروهایش را بخورد.

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.