صفحه ۲۸ فارسی ششم

در این حال، رکاب‌دار شاه رسید و باز را کشته دید و شاه را تشنه یافت. بی‌درنگ، جام را پاکیزه شست و خواست که به شاه آب دهد.

شاه فرمود که من به آن آب زلال که از کوه فرو می‌چکد، میل دارم و مجال اینکه قطره قطره در جام جمع شود، ندارم. تو بالای کوه برو و از منبع این آب، جام را پر کن و فرود آر.

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    در همین زمان رکاب‌دار شاه رسید و با دیدن شاه تشنه و باز کشته‌شده، خواست به او آب بدهد، اما شاه از او خواست تا از سرچشمه‌ی همان آب کوه برایش بیاورد.

  • معنی ۲

    وقتی رکاب‌دار رسید، شاه از او نخواست که از آب همراهش بنوشد، بلکه به او دستور داد به بالای کوه برود و از منبع همان آبی که می‌چکید، جام را پر کند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    رکاب‌دار شاه را تشنه و باز را مرده یافت و چون شاه دیگر فرصت جمع کردن آب را نداشت، به او دستور داد تا از سرچشمه آب برایش بیاورد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • رکاب‌دار: خدمتکاری که پیاده در کنار اسب یک فرد بزرگ راه می‌رود.
  • بی‌درنگ: فوری، بدون توقف.
  • مجال: فرصت، زمان.
  • منبع: سرچشمه.

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • منبع: منابع

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • مردهزنده

✍️ نکات املایی

  • رکاب‌دار
  • تشنه
  • بی‌درنگ
  • مجال
  • منبع

رکاب‌دار از کوه بالا رفت. چشمه‌ای دید که آب از آن، قطره قطره بیرون می‌آمد و اژدهایی بر لب آن چشمه مرده و حرارت آفتاب در وی اثر کرده است و آب دهان زهرآلودش با آب چشمه مخلوط می‌شود و قطره قطره از کوه فرو می‌چکد.

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    رکاب‌دار در بالای کوه با چشمه‌ای روبرو شد که اژدهایی مرده در کنار آن بود و زهر دهانش به دلیل گرمای آفتاب با آب چشمه مخلوط شده و به پایین می‌چکید.

  • معنی ۲

    وقتی رکاب‌دار به سرچشمه رسید، حقیقت را کشف کرد: آبی که به پایین می‌چکید، به دلیل مخلوط شدن با زهر یک اژدهای مرده، سمی و زهرآلود بود.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    در بالای کوه، رکاب‌دار دید که آب چشمه با زهر دهان یک اژدهای مرده آغشته شده و همان آب سمی به صورت قطره قطره به پایین کوه می‌ریزد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    دلیل نجات‌بخش بودن کار باز مشخص شد؛ رکاب‌دار در سرچشمه دید که آب به زهر اژدهایی مرده آلوده است.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • اژدها: مار بزرگ و افسانه‌ای.
  • حرارت: گرما.
  • اثر کرده است: تأثیر گذاشته است.
  • زهرآلود: سمی، آغشته به زهر.
  • مخلوط: آمیخته شده، درهم شده.

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • اثر: آثار، تأثیر
  • مخلوط: اختلاط، مختلط

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • حرارتبرودت

✍️ نکات املایی

  • چشمه
  • اژدها
  • حرارت
  • اثر
  • زهرآلود
  • مخلوط

رکاب‌دار سراسیمه از کوه پایین آمد و آنچه را دیده بود به عرض رسانید و جامی آب سرد از ظرفی که همراه داشت به شاه داد.

شاه جام آب را بر لب نهاد و اشک از چشم بارید.

رکاب‌دار سؤال کرد که چه چیز موجب گریه‌ی شما شده است. شاه آهی سرد برکشید و قصه‌ی باز و ریختن آب جام را به تمامی بازگفت و فرمود که بر مرگ باز افسوس می‌خورم که چنان جانور عزیزی را بی‌جان کردم. من از این حرکت نامناسب پشیمان گشته‌ام، وقتی که پشیمانی سودی ندارد.

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    رکاب‌دار با عجله ماجرای آب زهرآلود را برای شاه تعریف کرد و شاه پس از فهمیدن حقیقت، با گریه و پشیمانی از کشتن باز وفادارش، گفت که دیگر این حسرت فایده‌ای ندارد.

  • معنی ۲

    پادشاه وقتی از زبان رکاب‌دار فهمید که باز جانش را نجات داده، بسیار پشیمان شد و در حالی که اشک می‌ریخت، داستان کار اشتباه خود را تعریف کرد و بر مرگ آن حیوان عزیز افسوس خورد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    پس از اینکه راز آب سمی فاش شد، پادشاه از کار عجولانه خود در کشتن باز به شدت پشیمان شد و به رکاب‌دار گفت که این پشیمانی دیگر بی‌فایده است.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    شاه با شنیدن خبر آب زهرآلود از رکاب‌دار، به فداکاری باز پی برد و با آه و حسرت، داستان را بازگو کرد و از اینکه در اثر خشم ناجی خود را کشته بود، ابراز پشیمانی کرد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • سراسیمه: با عجله و آشفته.
  • به عرض رسانید: گفت، بیان کرد (معمولاً به شخص بزرگ‌تر).
  • موجب: باعث، دلیل.
  • افسوس: تأسف، حسرت.
  • بی‌جان کردم: کشتم.
  • پشیمانی سودی ندارد: وقتی کار از کار گذشته باشد، حسرت خوردن فایده‌ای ندارد.

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • عرض: عارضه، اعتراض
  • ظرف: ظروف
  • سؤال: مسائل، سائل
  • عزیز: معزز

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • گریهخنده
  • سودضرر
  • مرگزندگی

✍️ نکات املایی

  • سراسیمه
  • عرض
  • ظرفی
  • سؤال
  • موجب
  • قصه‌ی
  • افسوس
  • عزیزی
  • بی‌جان
  • سودی

بازنویسی از کتاب «انوار سُهیلی»، اثر واعظ کاشفی

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.