به نام آن که جان را فکرت آموخت
✵چراغ دل، به نور جان بر افروخت
🔑 واژگان کلیدی
✨ آرایههای ادبی
- قافیه: آموخت و بر افروخت
- تشخیص: در مصرع اول آموختن که یکی از ویژگیهای انسان است به جان نسبت داده شده است
- تشبیه: شاعر در مصرع دوم، دل را به چراغ تشبیه کرده است
- مراعات نظیر: چراغ و نور
ز فضلش هر دو عالم گشت روشن
✵ز فیضش خاک آدم، گشت گلشن
🔑 واژگان کلیدی
✨ آرایههای ادبی
- قافیه: روشن و گلشن
- کنایه: در مصرع دوم، خاک آدم کنایه از جسم انسان است
جهان، جمله، فروغ نور حق دان
✵حق اندر وی، ز پیدایی است پنهان
🔑 واژگان کلیدی
✨ آرایههای ادبی
- قافیه: دان و پنهان
- تضاد: پیدا و پنهان
خرد را نیست تاب نور آن روی
✵برو از بهر او، چشم دگر جوی
🔑 واژگان کلیدی
✨ آرایههای ادبی
- قافیه: جوی و روی
- شخصیت بخشی: تاب به خرد نسبت داده شده است
در او هر چه بگفتند از کم و بیش
✵نشانی داده اند از دیده ی خویش
🔑 واژگان کلیدی
✨ آرایههای ادبی
- قافیه: بیش و خویش
- تشخیص: در مصرع اول، تاب (توان) که یکی از ویژگیهای انسان است به خِرَد نسبت داده شده است
- تضاد: کم و بیش
به نزد آن که جانش در تجلی است
✵همه عالم کتاب حق تعالی است
🔑 واژگان کلیدی
✨ آرایههای ادبی
- قافیه: تجلی و تعالی
- تشبیه: همه عالم به کتاب تشبیه شده است: همه عالم -> مشبّه کتاب -> مشبّه به
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.