صفحه ۲۶ فارسی ششم

درس سوم

هوشیاری

در زمان قدیم، پادشاهی بود که به شکار و گردش علاقه داشت و پیوسته به قصد شکار، اسب می‌تاخت و کمند در گردن حیوانات می‌انداخت. این پادشاه، بازی داشت که به یک پرواز، پرندگان را از آسمان فرود می‌آورد. شاه این باز را بسیار دوست داشت و او را به دست خود تربیت می‌کرد.

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    در زمان‌های قدیم، پادشاهی علاقه‌مند به شکار زندگی می‌کرد که یک باز (پرنده شکاری) بسیار ماهر داشت؛ او این باز را که خودش تربیت کرده بود، بسیار دوست می‌داشت.

  • معنی ۲

    داستان درباره پادشاهی است که به شکار علاقه داشت و باز شکاری ارزشمندی را پرورش داده بود که می‌توانست با یک پرواز، پرندگان را شکار کند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    پادشاهی که همیشه به قصد شکار اسب می‌تاخت، یک باز شکاری داشت که خودش آن را تربیت کرده بود و به وسیله‌ی آن، پرندگان را از آسمان فرود می‌آورد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    در گذشته، پادشاهی بود که به شکار و گردش علاقه داشت و یک باز شکاری بسیار توانمند داشت که خودش آن را آموزش داده بود و به آن علاقه زیادی داشت.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • پیوسته: همیشه، به طور مداوم.
  • قصد: نیت، منظور، تصمیم.
  • کمند: طناب بلندی که برای به دام انداختن حیوانات استفاده می‌شود.
  • باز: نوعی پرنده شکاری قوی.
  • فرود: پایین.
  • تربیت: آموزش و پرورش دادن.

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • قصد: قاصد، مقصود، مقصد
  • پرندگان: پرش، پریدن
  • تربیت: متربی، مرتب

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • فرودفراز

✍️ نکات املایی

  • علاقه
  • قصد
  • پیوسته
  • می‌تاخت
  • حیوانات
  • تربیت

اتفاقاً ملک، روزی آن باز را بر دست گرفته به شکار رفته بود. آهویی از پیش او گذشت و ملک از شدت خوشحالی به دنبال او تاخت و آهو را نیافت و از همراهان جدا افتاد و برخی از همراهان نیز در پی او می‌تاختند؛ اما ملک چنان تند می‌راند که باد به گرد او نمی‌رسید.

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    روزی پادشاه به همراه باز شکاری‌اش، با دیدن یک آهو آنچنان با سرعت به دنبالش تاخت که از همراهانش جدا افتاد، اما در نهایت نتوانست آهو را شکار کند.

  • معنی ۲

    در یکی از روزهای شکار، پادشاه با هیجان به دنبال آهویی رفت و چنان سریع حرکت کرد که از یارانش فاصله گرفت، ولی موفق به گرفتن آهو نشد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    پادشاه در حین شکار، با دیدن آهویی از همراهانش جدا شد و با سرعت زیادی به دنبال آن رفت، به طوری که حتی همراهانش نیز به او نرسیدند، اما آهو را گم کرد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۴

    در جریان یک شکار، پادشاه در تعقیب یک آهو، با چنان سرعتی از یارانش دور می‌شود که دیگر کسی به او نمی‌رسد، ولی دستش هم به آهو نمی‌رسد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • اتفاقاً: از قضا، ناگهان.
  • ملِک: پادشاه.
  • تاخت: اسب را به سرعت راند.
  • در پی: به دنبال.
  • باد به گرد او نمی‌رسید: کنایه از اینکه بسیار تند و سریع حرکت می‌کرد.

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • ملک: مالک، ملوک، مملکت

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • پیشپس
  • خوشحالیناراحتی
  • تندکند

✍️ نکات املایی

  • اتفاقاً
  • ملک
  • شدت
  • خوشحالی
  • تاخت
  • همراهان

✨ آرایه‌های ادبی

  • کنایه: «باد به گرد او نمی‌رسید» کنایه از سرعت بسیار زیاد است.

در این حال، تشنگی بر او چیره شد. مرکب را به هر طرف می‌تاخت و دشت و صحرا می‌پیمود تا به دامان کوهی رسید و دید که از بالای آن، آبی زلال می‌چکید. ملک، جامی که در تَرکَش داشت، بیرون آورد؛ زیر کوه گرفت و آن آب را که…

💡 معنی چیه؟

  • معنی ۱

    پادشاه که پس از تعقیب آهو تشنه شده بود، پس از جستجو در دشت و صحرا به کوهی رسید و با دیدن آب زلالی که از آن می‌چکید، جام خود را برای جمع کردن آب بیرون آورد.

  • معنی ۲

    تشنگی شدید، پادشاه را وادار کرد تا به دنبال آب بگردد؛ او سرانجام به کوهی رسید که از آن آبی زلال جاری بود و با جامی که همراه داشت، شروع به جمع کردن آب کرد.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک
  • معنی ۳

    پادشاه تشنه، پس از پیمودن دشت و صحرا، به دامنه کوهی رسید که از آن آب می‌چکید و فوراً جامش را از ترکش اسب درآورد تا آب را جمع کند.

    برای مشاهده این پاسخ، به اشتراک ویژه نیاز دارید.

    خرید اشتراک

🔑 واژگان کلیدی

  • چیره شد: غلبه کرد، پیروز شد.
  • مَرکَب: اسب یا هر حیوانی که بر آن سوار شوند.
  • می‌پیمود: طی می‌کرد، راه می‌رفت.
  • دامان کوه: دامنه کوه.
  • زلال: صاف و شفاف.
  • تَرکَش: جایی در پشت زین اسب برای قرار دادن وسایل.

👨‍👩‍👧‍👦 هم خانواده

  • مرکب: راکب، مرکوب

🎭 کلمات متضاد (مخالف)

  • تشنهسیراب
  • زلالکدر

✍️ نکات املایی

  • تشنگی
  • چیره
  • مرکب
  • صحرا
  • می‌پیمود
  • زلال
  • ترکش

برای ثبت پرسش باید وارد حساب کاربری خود شوید. ورود به حساب


پرسش و پاسخ بدون پرسش

تا کتون پرسشی ثبت نشده.