درس اول
آفریدگار زیبایی
روزی بهار، تابستان، پاییز و زمستان با هم گفتوگو میکردند. صحبت از این بود که هریک بهتر نقّاشی کند، بماند و بقیّه از نقّاشی دست بردارند و بروند. آنها تصمیم گرفتند خورشید جهانافروز را به داوری انتخاب کنند.
خورشید پذیرفت که بین آنان داوری کند. چهار هنرمند، شروع به کار کردند.
اوّل، بهار قلم به دست گرفت؛ نُخست دستی به شاخههای درختان هلو، بادام، سیب و درختان دیگر زد و بر آنها گردنبندهایی از گلهای صورتی آویخت؛ در جنگل با رنگ نیلی، گودالهای کوچک و بزرگ، درست کرد و در اطراف این گودالها گلهای نرگس و

پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.