رستم بار دیگر، در چشمه شستوشو میکند؛ آنگاه با خدای خود به راز و نیاز میپردازد و او را بر این پیروزی سپاس میگزارد و بدین سان خان سوم به پایان میرسد. در خان چهارم، رستم با جادوگری روبهرو میشود. جادوگر، با چهرهای آراسته و به قصد فریب و نیرنگ، نزد رستم میآید؛ پس از کمی گفتوگو، رستم به حیلهگری او پی میبرد و برای چیرگی بر او از خدا یاری میجوید و سرانجام او را از پا در میآورد.
🔑 واژگان کلیدی
✍️ نکات املایی
بینداخت چون باد، خَمِّ کمند
✵سر جادو آورد ناگه به بند
🔑 واژگان کلیدی
میانش به خنجر به دو نیم کرد
✵دل جادوان زو پُر از بیم کرد
🔑 واژگان کلیدی
در خان پنجم، رستم با پهلوانی به نام «اولاد» رویارو میشود و او را به بند میکشد؛ سپس در خان ششم، رستم با راهنمایی اولاد، بر «ارژنگ دیو» چیره میشود و او را از پا در میآورد.
✍️ نکات املایی
چو رستم بدیدش، برانگیخت اسب
✵بدو تاخت مانند آذرگشسب
🔑 واژگان کلیدی
سر و گوش بگرفت و یالش دلیر
✵سر از تن بکندش به کردار شیر
🔑 واژگان کلیدی
در خان هفتم، رستم در غاری تاریک با بزرگ دیوان یعنی «دیو سپید» میجنگد و سرانجام او را نیز از بین میبرد؛ بدینگونه، رستم با پشت سر گذاشتن هفت مرحلهی بسیار دشوار و خطرناک، یاران خود را از بند دیوان نجات میدهد و به ستایش یزدان میپردازد:
🔑 واژگان کلیدی
🎭 کلمات متضاد (مخالف)
- خطرناک ↔ بیخطر، امن
ز بهر نیایش، سر و تن بشست
✵یکی پاک جای پرستش بجست
🔑 واژگان کلیدی
از آن پس نهاد از بر خاک، سر
✵چنین گفت: کای داور دادگر!
🔑 واژگان کلیدی
ز هر بد، تویی بندگان را پناه
✵تو دادی مرا، گُردی و دستگاه
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.