در یکی از سال های نوجوانی که کنجکاوی خستگی ناپذیری داشتم ، برای فراگرفتن و فهمیدن و به ویژه برای کشف کردن، سری به طبیعت روستا زدم.
🔑 واژگان کلیدی
👨👩👧👦 هم خانواده
- فهمیدن: فهم، مفهوم، فهیم، تفاهم، تفهیم
- کشف: کاشف، مکشوف، اکتشاف، مکتشف
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- کنایه: «سر زدن» کنایه از دیدار و بازدید کردن است.
- مراعات نظیر: بین کلمات «فراگرفتن»، «فهمیدن» و «کشف کردن» آرایه مراعات نظیر وجود دارد.
با نگاه های کنجکاوانه و تشنه، به درس بزرگ طبیعت می نگریستم. گوش می دادم، چشم می دادم، دل می دادم و روحم چنان غرق فهمیدن بود که از هیجان می لرزید.
🔑 واژگان کلیدی
👨👩👧👦 هم خانواده
- روح: روحیه، روحانی
- هیجان: مهیج، تهیج
- غرق: غریق، غرقاب
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- تشخیص: «نگاههای تشنه» که در آن به نگاه، ویژگی انسانیِ تشنگی داده شده است.
- تشبیه: «درس بزرگ طبیعت» طبیعت به یک درس بزرگ تشبیه شده است.
- کنایه: «گوش میدادم، چشم میدادم، دل میدادم» کنایه از توجه با تمام وجود و با دقت بسیار زیاد است.
- مراعات نظیر: بین کلمات «گوش»، «چشم»، «دل» و «روح» تناسب وجود دارد.
احساس می کردم هم اکنون چشمه های معرفت از درون من سر باز خواهند کرد و آبهای زلال و سرد و گوارای فهم و دانایی در من خواهد جوشید.
🔑 واژگان کلیدی
👨👩👧👦 هم خانواده
- معرفت: عرفان، عارف، تعریف
- فهم: فهمیدن، مفهوم، فهیم، تفاهم
🎭 کلمات متضاد (مخالف)
- ↔
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- تشبیه: «چشمههای معرفت» (معرفت به چشمه تشبیه شده) و «آبهای زلال… فهم و دانایی» (فهم و دانایی به آب زلال تشبیه شده است).
- کنایه: «سر باز کردن» و «جوشیدن» کنایه از آشکار شدن و زیاد شدن است.
- مراعات نظیر: بین کلمات «چشمه»، «آب»، «زلال»، «سرد» و «گوارا» تناسب وجود دارد.
من اکنون درست نمی دانم که در آن لحظه ها تا کجا می فهمیدم و نمی دانم چه فهمی از آن زیبایی ها و آفرینش الهی داشتم اما یقین دارم که در کلاس شگفت آفرینش و زیبایی طبیعت، عظمت و جلال و جاذبه خالق را با همه وجودم لمس می کردم.
🔑 واژگان کلیدی
👨👩👧👦 هم خانواده
- عظمت: عظیم، اعظم، تعظیم
- جلال: جلیل، تجلیل، مجلل
- لمس: ملموس، التماس
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- تشبیه: «کلاس شگفت آفرینش» که در آن، آفرینش و طبیعت به یک کلاس درس شگفتانگیز تشبیه شده است.
- ترادف: کلمات «عظمت» و «جلال» هممعنی هستند و برای تأکید به کار رفتهاند.
غرقهٔ شکوه و اعجاز زیبایی خلقت بودم که ناگهان نوازش لطیف و خنکی را در لای انگشتان پاهای برهنهام احساس کردم؛ آب، جوشش چشمهها!
🔑 واژگان کلیدی
👨👩👧👦 هم خانواده
- اعجاز: عجز، عاجز، معجزه
- لطیف: لطف، لطافت، ملاطفت
- خلقت: خالق، مخلوق
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- تشخیص: «نوازش لطیف آب» که در آن به آب، ویژگی انسانیِ نوازش کردن نسبت داده شده است.
- مراعات نظیر: بین کلمات «آب»، «جوشش»، «چشمه» و «خنکی» تناسب وجود دارد.
آب، این روح مذاب امید و زندگی، تازه نفس، جوان، زلال و نیرومند با گام های استوار و امیدوار شتابان می رفت تا خود را به دهان خشک زمین و صدها کشتزار سوخته و نگاه های پژمرده هزاران درخت تشنه برساند و در رگ های خشکیده جوی های مزرعه و کوچه باغ های مرده، جاری گردد.
🔑 واژگان کلیدی
👨👩👧👦 هم خانواده
- مذاب: ذوب
- مزرعه: زرع، زراعت، زارع
✍️ نکات املایی
✨ آرایههای ادبی
- تشبیه: «آب، این روح مذاب» (آب به روح ذوبشده تشبیه شده) و «رگهای خشکیدهٔ جوی» (جوی به بدنی با رگهای خشک تشبیه شده).
- تشخیص: «آب میرفت»، «دهان خشک زمین»، «نگاههای پژمردهٔ درختان»، «درخت تشنه» و «کوچهباغهای مرده» همگی آرایه تشخیص دارند.
- استعاره: «روح مذاب» میتواند استعاره از جاری بودن و زندگیبخشی آب باشد.
- کنایه: «تازه نفس» کنایه از شادابی و پرانرژی بودن است.
پرسش و پاسخ بدون پرسش
تا کتون پرسشی ثبت نشده.